Web Analytics Made Easy - Statcounter

او تئاتری از حمیدسمندریان را بهترین تئاتری می داند که در سراسر عمر هنری خود در دنیا دیده است و از صادق هدایت به عنوان خالق سبک رئالیسم جادویی نام می برد. فراهانی در بخش اول این گفت و گو  بیشتر از چگونگی ورود به عرصه هنر و شاگردی کردن نزد شاهین سرکیسیان از بزرگان تئاتر ایران، سخن گفته بود.

 بخش دوم گفت و گو با این هنرمند شهیر در پی می آید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حرف دیگری هم درباره مرحوم شاهین سرکیسیان مانده است؟

شاهین هیچ تئوری و شگرد تئاتری را به صورت آکادمیک برای شاگردانش بیان نمی کرد اما سر تمرین تو را به گونه ای هدایت می کرد که به طرف آن نقشی که او می خواست بروی. آنچه او در نظر داشت بیان واقعیات زندگی بود نه یک وجب بیشتر، نه یک وجب کمتر. برای مثال به تو می گفت فلان جای حرکتت غلط است یا کلامت، موسیقی دارد که نباید داشته باشد. سر تمرین دانه دانه این ها را می گفت. با ما کار عملی ای که نزد او انجام دادیم چیز یاد گرفتیم.

سراسر پنج سالی که نزد او شاگردی کردم حتی یک جمله از استانیسلاوکی نگفت با اینکه مترجم آثار او بود.

«استانیسلاوکی» بازیگر و کارگردان پرآوازه تئاتر روسیه

از نظراخلاقی هم، هرگز دروغ نمی گفت. نسبت به اعتقادات و باورهای خود تعصب به خرج می داد اما هیچ کاری با اعتقادات و افکار شاگردانش نداشت. او از شاگردانش یک هنرمند و آرتیست آزاد می خواست و در جلسات تمرین، این آزادی را به تمام شاگردانش هدیه می کرد. 

جوانمرد درس جوانمردی می داد

عباس جوانمرد چطور؟ او چگونه شخصی بود؟

بعد از ۲۸ مرداد ۳۲، افرادی که به اصطلاح قلدرهای حزب توده بودند محکوم به اعدام شدند، تعدادشان هم زیاد بود. بسیاری از بزرگان هنر ایران هم جزو این حزب بودند که حکمشان اعدام شد ولی بخشش خوردند و محکوم به حبس ابد و بعد از مدتی هم آزاد شدند. جوانمرد هم یکی از این افراد بود. او از شرایط سیاسی سال های بعد از کودتا به شدت آزرده خاطر بود.

من آن موقع در گروه تئاتر ابراهیم زاده بازی می کردم. نقش من هم یکی از نقش های اصلی قصه بود. جوانمرد این تئاتر را دیده و بازی مرا پسندیده بود. برای همین مرا به عضویت در گروه تئاترش یعنی گروه هنر ملی دعوت کرد. وقتی به گروه او رفتم دیدم رفقای ما هم آنجا هستند: آقایان و خانم ها بهمن مفید، محمود دولت آبادی، بهرام بیضایی مرد بزرگ تئاتر ایران، جمشید لایق، حسین کسبیان و از همه مهم تر همسر آقای جوانمرد، خانم نصرت پرتوی که از نخبگان این گروه بودند.

عباس جوانمرد و نیلوفر فرزند بهرام بیضایی

آقای جوانمرد خیلی چیزها یاد من داد. ضرباهنگ در تئاتر را من از ایشان فراگرفتم، همین طور بهره گیری از فیزیک بر روی صحنه را. او تعصب در تداراکات تئاتر را هم، به من و دیگر شاگردانش آموخت. هر کدام از ما اگر ۵ دقیقه دیرتر از شروع کلاس می رسیدیم، یک ماه حقوق جریمه می شدیم. از سویی اگر شاگردی در حین تمرین تئاتر از خود کار فوق العاده و خلاقی نشان می داد یک ماه حقوق، جایزه می گرفت.

من در گروه هنر ملی او، حرمت های خانوادگی را یاد گرفتم. جالب است بدانید در این گروه، ظرف دو سال ۱۰ ازدواج انجام شد. بیضایی، بهمن مفید و خود من از جمله افرادی بودیم که همسر آینده مان را از خانم های عضو این گروه، انتخاب کردیم.  ما همچنین جوانمردی را از جوانمرد یاد گرفتیم.

چه سال هایی عضو گروه هنر ملی بودید؟

۱۳۴۷ تا ۱۳۵۱.

حقوق ماهانه تان در این گروه چقدر بود؟

۱۵۰ تک تومان که ۲۵ تومن آن را بابت اجاره خانه می دادم.

تیم میدان شوش

 شما کی از این گروه جدا شدید؟

بعد از سال ۱۳۵۱ به همراه برخی دوستان از این گروه بیرون آمدیم و به گروه تئاتری پیوستیم که متشکل از جوان هایی بود که تقریبا همه آنها بچه میدان شوش بودند و مجذوب و دلباخته تئاتر. این گروه بین ۵۰ تا ۶۰ عضو داشت. آن هنگام بین ایران و فرانسه در حرکت بودم. درس من در فرانسه چهار سال طول کشید. هر چه که از کلاس درسم در رشته تئاتر را از فرانسه یاد می گرفتم در سه ماه تابستان که به ایران می آمدم، در دامن اعضای این گروه می ریختم. تابستان ها به اتفاق همین گروه، نمایشنامه ای را می نوشتیم و پس از تمرین فراوان برای اجرا به صحنه می بردیم.

پرویز پرستویی

افرادی که من پروراندم یا پرورش یافته این گروه بودند شامل عبدالرضا اکبری، محمود جعفری، پرویز پرستویی، کریم اکبری مبارکه (که نقش ابن ملجم را در سریال امام علی(ع) بازی کرد) و برخی دیگر هستند. من این گروه را تا آخر حفظ کردم. گروهی که برخی از اعضای آن، الان جزو بزرگان سینما و تئاتر ایران هستند.

صادق هدایت، مبدع رئالسیم جادویی در دنیا

عبدالحسین نوشین هم از بزرگان تئاتر است. گفته می شود از نخستین افرادی بود که گام های بلندی در آشنایی ایرانی ها با تئاتر جهانی برداشت. نظر شما چیست؟

نوشین عضو کمیته مرکزی حزب توده بود. بعد از کودتای ۲۸ مرداد هم سخن گفتن در محافل رسمی راجع به او ممنوع بود. خاطرم است پدر همسرم تصویری از نوشین کشید تا آن را در خانه تئاتر بگذاریم. سر گذاشتن یا نگذاشتن این نقاشی کلی دعوا و مرافعه داشتیم. آخر این تابلو در خانه تئاتر در معرض دید قرار داده شد. نشر قطره هم به کمک آمد و ۱۲۰ نسخه از این تصویر را چاپ کرد. من هم پیگیری کردم تا این نقاشی در ۱۲۰ مرکز دیگر تئاتر در سراسر کشور نصب شود.

او بنیانگذار تئاتر واقعی و مدرن در ایران است. نوشین این هنر را از شکل و قامت ناتورالیستی اش در آورد و در ایران به این هنر شخصیت داد. مثل صادق هدایت که مردم کوچه و بازار را وارد قصه کرد. البته در شعرهای پروین اعتصامی هم مردم تا حدودی وارد ادبیات ایران شدند اما هدایت این کار را به شکل وسیع و فراگیرتری انجام داد. هدایت موسس درام نویسی در ایران است. داستان کوتاه محلل او در واقع ورود مردم کوچه و بازار به داستان نویسی این سرزمین است. من دهها بار تئاتر محلل را دیده ام.

سالن تئاتر سعدی در سال های دور. عبدالحسین نوشین با پالتوی مشکی رو به دوربین ایستاده است

یک نکته را هم بگویم که آن چیزی که امروزه در آمریکای لاتین تحت نام  سبک رئالیسم جادویی وجود دارد سال ها قبل توسط هدایت خلق شد. یعنی او بود که این سبک نویسندگی را اختراع کرد.

اما از عبدالحسین نوشین عبور نکنیم. او با شاگردان بزرگی که پرورش داد پیک های پاکی را برای پیشبرد تئاتر متعهد ایران تربیت کرد. بعد از خفقان ناشی از کودتای ۲۸ مرداد، تئاتر ایران به کلی به سمت رقص، ژانگولر و اراجیفی مثل مانند این ها کشیده شد. ولی این نوشین بود که پرچم تئاتر را در آن شرایط سخت بالا نگه داشت. البته مصطفی اسکویی همکار نوشین و همسرش مهین اسکویی نیز در سرافراز نگه داشتن پرچم این هنر موثر بودند.

از راست: لورتا (همسر ارمنی عبدالحسین نوشین)، عبدالحسین نوشین و صادق هدایت

نوشین سال ۲۷ به خاطر فعالیت های سیاسی خود علیه شاه به زندان افتاد. اما از همان زندان به واسطه ملاقات های هفتگی با همسرش، گروه تئاتر خود را در اجرای نمایشنامه ها هدایت و رهبری می کرد. او پس از آزادی، تئاتر شنل قرمز را روی صحنه برد و در یکی از اجراهای همین تئاتر، مورد حمله مسلحانه قرار گرفت.

چطور؟

با کلت به سمت او شلیک کردند.

چه کسی؟

یکی از عناصر دستگاه شاه. الان هم عکسش را ببیند متوجه می شوید که بینی اش تیر خورده است.

ضربه کودتای ۲۸ مرداد به تئاتر

شما در جایی گفته اید کودتای ۲۸ مرداد باعث شد تئاتر از تفکر به سمت گیشه رود...

بله. وقتی کودتا شد همه نیروهای پیشرو کنار زده شدند. بسیاری از نیروهای ضدشاه از جمله همه اعضای بلندپایه حزب توده اعدام شدند. بخش زیادی از اعضای اصلی جبهه ملی نیز از ایران رفتند. دیگر کسی جرات نداشت که خطر کند و تئاتری مثل شنل قرمز را روی صحنه ببرد. فقط نوشین بود که این شهامت را داشت.

در همان سال ۳۲ و بعد از کودتا، وقتی دوباره از تئاتری های خیابان لاله زار خواستند که فعالیت خود را شروع کنند، آنها همان چیزهایی را به نام طنز اجرا کردند که الان تلویزیون پخش می کند: تئاترهای بی ریشه!

۲۸ مرداد ۱۳۳۲. خوشحالی کودتاچیان بعد از سقوط مصدق

آنها رقص و موسیقی و سازهای ضربی را به تئاتر اضافه کردند و آثار جلفی را در این خیابان تحت عنوان  طنز به نمایش گذاشتند، در حالی که طنز اصلا چیز دیگری است. کودتاچی ها پیروز شده بودند و مردم هم سرگرمی می خواستند.

البته وضع همین طور نماند. سال ۳۷ مصطفی اسکویی که به مسکو رفته بود به تهران بازگشت و برای علاقمندان به تئاتر کلاس گذاشت و عده زیادی را برای این هنر تربیت کرد. می توان گفت که آهسته آهسته و از سال ۳۸، تنش مترقی وارد تئاتر ایران شد. دهه ۴۰ رنسانس واقعی هنر ایران شروع شد. فضای سیاسی مقداری باز شده بود و شخصیت هایی مانند غلامحسین ساعدی و بهرام بیضایی ظهور کردند. هنر در دهه ۳۰ کودتازده، اصلا قابل مقایسه با دهه ۴۰ نیست.

بهرام بیضایی( نفر دوم از راست) در سنین جوانی

از بهرام بیضایی یاد کردید. او مدتی همسایه شما بوده است. خاطره ای از او دارید؟

همیشه گفته ام بهرام بیضایی فیلسوفی است در عالم سینما. حیف که این سرمایه بزرگ ملی مان را به خاطر برخی تنگ نظری ها از دست داده ایم. سوگند یاد می کنم که از ده سال پیش تا کنون، هیچ هنرمندی را در ایران نداریم که به اندازه او تاریخ ایران را خوب بشناسد. در ایام همسایگی به خانه اش می رفتم. تمام منزلش کتابخانه بود. کتاب های خوب، زیاد می خواند.

همین الان هم اگر به آثار او نگاه کنید درباره دوران پارت ها و هخامنشی ها هم نمایشنامه دارد. نوشته های او مستند است. او عاشق تئاتر ایرانی است. شما وقتی کتاب نمایش در ایران او را می خوانید می بینید که این آدم چقدر مطالعه علمی و میدانی کرده و چقدر تعزیه و روحوضی دیده است. او تئاتر عروسکی را هم بسیار خوب می شناسد. بیضایی و عباس جوانمرد نخستین هنرمندانی در آسیا هستند که جای عروسک، آرتیست گذاشتند.

بهرام بیضایی و حمیدفرخ نژاد در پشت صحنه یکی از آثار بیضایی

اثر سازنده انقلاب کبیر فرانسه بر تئاتر این کشور

سراغ فرانسه برویم. وضع تئاتر این کشور چطور بود؟

سخن گفتن درباره تئاتر این کشور سخت است. واقعیت این است که فرانسه مهد تئاتر جهان است. علیرغم تمام نوآوری های جهانی در تئاتر که  توسط هنرمندان انگلستان، آمریکا، ایتالیا و آلمان شده است، باز هم تئاتر فرانسه چیز دیگری است.

این اتفاق شاید به خاطر انقلاب کبیری است که در این کشور رخ داد. به نظرم دگرگونی هایی که بعد از این انقلاب در فرانسه اتفاق افتاد عمیق تر از سایر کشورهای دنیاست. فرانسه یک کشور آزاد است و ما نمی توانیم بفهمیم که فضای آن چگونه است. آنجا به هر کسی در عرصه هنر فرصت داده می شود تا استعداد یا نبوغ خود را نشان دهد. آنها به هنرمندان احترام زیادی می گذارند چون برای انسان حرمت زیادی قائلند. در این کشور احزاب و جمعیت ها آزادند.

از چپ: لرتا( همسر ارمنی عبدالحسین نوشین)، مصطفی اسکویی و حسین خیرخواه در صحنه ای از نمایش «مردم» به سال ۱۳۲۰

البته درست است که در کشورهای سرمایه داری یک نوع منفعت طلبی در حکومت وجود دارد و به لایه ها و قشرهای پایین آن طور که باید نمی پردازند ولی کارگران برای خود تشکیلات و سندیکاهای خاصی دارند که به محض پررو شدن حکومت، دست به اعتصاب می زنند و پایه های حکومت را می لرزانند.

چون در فرانسه به استعداد افراد بها داده می شود، این سرزمین پر از افراد نخبه در همه رشته ها است. در استراسبورگ فرانسه که بودیم، رئیس تئاتر ناسیونال فرانسه، رییس تئاتر ناسیونال این شهر هم بود. او یکی از کارگردان های صاحب جاه و منزلت تئاتر بود و من در مرکز آموزشی او درس می خواندم و رفاقت کمرنگی هم با او داشتم.

بهزاد فراهانی و عباس جوانمرد

چیزی که من از حضور در تئاتر فرانسه یاد گرفتم این بود که کسی نمی تواند دست به کاری بزند که علم و سوادش را ندارد. وقتی می خواستی مثلا یک تئاتر تاریخی را تهیه کنی، متخصصان متعددی در رشته های مختلف دوره ات می کردند. یکی کارشناس زبده زبان شناسی تاریخ بود، دیگری جامعه شناسی تاریخ خوانده بود، نفر بعد متخصص لباس بود و غیره. متخصصین و اساتید بزرگی سر تمرین تئاتر می آمدند.

از این رو وقتی این گروه تمام ترم ها را می گذراند دیگر یک جمع از هم گسیختنی نبود. این گروه با دیگر گروه های تئاتری در اقصی نقاط این کشور، بده بستان داشت. برای همین تئاتر ملی فرانسه یک نیروی عظیم تئاتری بود.

محتوای دروس آن مرکز آموزشی که تئاتر را در آن آموختید چه بود؟

 آنها دوره های تاریخی تئاتر جهان را به صورت ترم درآورده بودند. ترم اول کارهای آشیل و دیگر آثار کلاسیک جهان را به ما می آموختند. یک پرده از این نمایشنامه ها را در سه یا چهار ماه اجرا کردیم و وارد ترم ۲  شدیم.

در ترم بعدی به کارهای مولیر پرداخته شد. همین طور آمدیم تا در فصل های دیگر تحصیلی به کارهای ویلیام شکسپیر و بعد به آثار برتولت برشت رسیدیم. سپس وارد تئاتر مدرن شدیم.

از آثار کلاسیک یونان یا انگلستان و دیگر کشورهای صاحب نام در تئاتر، چیزی نبود که به آن سرک نکشیده باشیم.

ژان باتیست پوکلن معروف به مولیر، از نمایشنامه و کمدی نویسان برتر تاریخ هنر

بهترین تئاتری که در عمرم دیده ام

مدرک کارشناسی هم به شما داده شد؟

خیر، مدرک به این شکل نبود. من فارغ التحصیل تئاتر علمی این کشور هستم. همه کارهای تئاتر را خودم انجام می دادم از طراحی کار و درام نویسی گرفته تا کارگردانی و طراحی لباس.

از این رو وقتی فارغ التحصیل می شدیم دیگر نیازی به مدرک نداشتیم. فقط روی یک کاغذ می نوشتند: این شخص فلان دوره را گذرانده است و مثلا کارگردانی، نویسندگی، طراحی صحنه و ... را بلد است و ما خوشحال می شویم که در آینده کارهای خوبی را در این حوزه در کشور خود انجام دهد. این مدرک ما بود.

از راست: حمید سمندریان، پرویز کاردان، عباس جوانمرد و جمشید لایق

در این مرکز ما را برای مشاهده تئاتر دیگر کشورها به سفر می بردند. یکبار ما را به لهستان بردند. آنجا گونه ای از تئاتر وجود دارد به نام تئاتر زیرزمین. در این تئاتر خبری از سالن نیست و اندازه همین جایی که من و شما نشسته ایم فضا وجود دارد. بازیگر در چنین مساحت کوچکی می نشیند و نقشش را اجرا می کند. این نوع تئاتر فوق العاده زیباست. یا مثلا در انگلستان تئاترهای خیلی خوبی را از آثار شکسپیر روی صحنه می بردند. در خود فرانسه هم ما را برای مشاهده تئاتر می بردند. در فرانسه تئاتری از یک گروه اسپانیایی دیدم که کارگردانش مردی عضو حزب کمونیست این کشور بود. این یکی از برجسته ترین تئاترهایی بود که دیدم. با این همه اگر از من بپرسی که بهترین تئاتری که تا کنون در دنیا دیده ای مربوط به کدام کشور است خواهم گفت ایران.

کدام اثر؟

 تئاتر  آندورا نوشته ماکس فریچ  که آقای حمیدسمندریان کارگردان آن بود و بزرگانی چون جمشید مشایخی و ثریا قاسمی در آن بازی کردند. این اثر فوق العاده بود.

برچسب‌ها پروژه تاریخ شفاهی سینمای ایرنا صادق هدایت بهرام بیضایی عباس جوانمرد خورخه لوئیس بورخس رئالیسم جادویی شاهین سرکیسیان محمود دولت آبادی بهزاد فراهانی پرویز پرستویی کنستانتین سرگئی استانیسلاوسکی

منبع: ایرنا

کلیدواژه: صادق هدایت بهرام بیضایی عباس جوانمرد خورخه لوئیس بورخس رئالیسم جادویی شاهین سرکیسیان محمود دولت آبادی بهزاد فراهانی پرویز پرستویی صادق هدایت بهرام بیضایی عباس جوانمرد خورخه لوئیس بورخس رئالیسم جادویی شاهین سرکیسیان محمود دولت آبادی بهزاد فراهانی پرویز پرستویی عبدالحسین نوشین کودتای ۲۸ مرداد رئالیسم جادویی بهرام بیضایی بهترین تئاتر عباس جوانمرد تئاتر ایران صادق هدایت تئاتر جهان گروه تئاتر روی صحنه سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۳۶۹۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اجرای آثار جشنواره تئاتر ایثار در شهر‌های استان گلستان

به گزارش گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، جمال اسدی مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان گلستان و رییس ستاد اجرایی استانی هشتمین جشنواره ملی تئاتر ایثار، درباره میزبانی استان از جشنواره گفت: یکی از پایه‌های مهم در راستای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، حوزه تئاتر ایثار است که هشتمین دوره جشنواره ملی تئاتر ایثار از تاریخ ۲۵ لغایت ۲۸ اردیبهشت در استان گلستان برگزار می‌شود. همه موضوعات طرح‌شده در نمایش‌های این جشنواره، در حوزه ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و همچنین تکریم شهدا و خانواده‌های محترم شهدا و ایثارگران است.

وی یادآور شد: در هشتمین جشنواره ملی تئاتر ایثار شاهد تلفیقی از حضور هنرمندان ایثارگر و غیرایثارگر هستیم. در این دوره از جشنواره ۸ گروه نمایش صحنه‌ای و ۱۰ گروه نمایش خیابانی از سراسر کشور در استان گلستان حضور دارند.

اسدی تاکید کرد: برای نخستین بار، این دوره جشنواره علاوه بر میزبانی شهر گرگان، به صورت غیرمتمرکز در دیگر شهرستان‌های استان گلستان نیز برگزار و نمایش‌ها در آن شهرستان‌ها از جمله گنبد، رامیان و بندر گز نیز اجرا می‌شوند. این امر موجب بهره‌مندی و اثرگذاری فرهنگی بیشتر در دیگر نقاط استان می‌شود. ضمنا تدابیری اندیشیده شده که گروه‌های نمایشی در مساجد نیز اجرا داشته باشند.

وی ادامه داد: در حوزه آموزش نیز در جدول اجرایی جشنواره کارگاه‌های آموزشی در سراسر استان برای علاقمندان برگزار خواهد شد.

مدیرکل بنیاد شهید استان گلستان درباره همراهی سایر نهاد‌های استان در برگزاری هشتمین جشنواره ملی تئاتر ایثار، گفت: با عنایت و همراهی استاندار محترم استان جناب آقای دکتر زنگانه، تمامی دستگاه‌های اجرایی و نظامی استان در جهت برگزاری هرچه باشکوه‌تر و بالا‌بردن کیفیت اجرایی جشنواره همراهی و همکاری دارند.

هشتمین جشنواره ملی تئاتر ایثار با دبیری محمد کرم‌الهی، از ۲۵ الی ۲۸ اردیبهشت امسال در استان گلستان برگزار می‌شود.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • راهیابی تئاتر ۴۴۴ از مشهد به جشنواره تئاتر مساجد کشور
  • اثر نمایشی «۴۴۴» از مشهد به جشنواره تئاتر مساجد کشور راه یافت
  • این صدا برای بچه‌های ایران است/ جزییات یک کنسرت باتربیت!
  • مربی مورد علاقه ایرانی‌ها مفسر اسکای شد
  • اجرای آثار جشنواره تئاتر ایثار در شهر‌های استان گلستان
  • سیدبندی جام جهانی فوتسال ۲۰۲۴؛ ایران سرگروه شد
  • عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/ بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران
  • ۳ جایزه و یک تقدیر از سینمای ایران در جشنواره مسکو
  • آردا گولر: رئال مادرید بهترین تیم دنیاست و گل‌زدن برای آن، حس فوق‌العاده‌ای دارد
  • برنامه‌نویسی، زندگی را هدایت می‌کند | گفت‌وگوی همشهری با مخترع زبان برنامه‌نویسی روبی